آمدم اینجا گدایی بازهم در میزنم

گر به رویم در ببندی بار دیگر میزنم

 

حق دهم آقا به تو تا که مرا نشناسی ام

چند وقتی میشود کمتر به تو سر میزنم

 

کوله بارم پر شده از معصیت شرمنده ام

با گناه بی حدم سیلی به دلبر میزنم

 

التماست میکنم این روسیاهت را ببخش

دارم آقا ناله با این حال مضطر میزنم

 

با دعای مادرم آخر نجاتم میدهی

من همیشه بوسه بر پاهای مادر میزنم

 

جان زهرا این دلم را زیر و رو کن خسته ام

بین روضه من صدایت هی مکرر میزنم



تاريخ : جمعه بیست و ششم شهریور ۱۴۰۰ | 7:38 | نویسنده : آآآآمییین |